سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 243081

  بازدید امروز : 3

  بازدید دیروز : 0

تابستان 1386 - زیبای خسته

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

لوگوی دوستان



 

درباره خودم

 

پیوندهای روزانه

 

لینک به لوگوی من

تابستان 1386 - زیبای خسته

 

بایگانی

زمستان 1386
تابستان 1386

 

جستجوی سریع

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

اشتراک

 

 

بارالها ! اگر مرا به زنجیر کشی و عطای خود را در میان شاهدان از من بازداری، ... امیدم را ازتو نخواهم بُرید و چهره امیدوار به گذشتت را از تو نخواهم گرداند و محبّتت از قلبم بیرون نخواهد رفت . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]

یه کاری کردی به قلبم

نویسنده:الهام
یه کاری کردی به قلبم که بدونت حتی مردن

سخته حتی بی تو موندن لذت از زندگی بردن

یه کاری کردی که از یاد نمیری حتی یه لحظه

کرده عشقت کرده پیرم اما باورکن می ارزه

دیدن تو گرچه از دور واسه من یه جور امیده

یه چیزی مثل یه جادو که بهم بها نمی ده

این مهمه که می دونم واسه من چقدر عزیزی

من که جام عشق دادم چه بنوشی چه بریزی

یه کاری کردی به قلبم که بدونت حتی مردن

سخته حتی بی تو خوبم لذت از زندگی بردن


دختر دل شکسته

نویسنده:الهام
منم همون دختر دل شکسته
 
که صد تا غم راه گلوشو بسته
 
 
 
منم همون مسافر غریبه
 
که از سفر شده تنها و خسته
 
 
 
منم همون چشم انتظار بارون
 
که زیر ابر به انتظار نشسته
 
 
 
منم همون سر به هوای حیرون
 
که می کنه ابرا رو دسته دسته
 
 
 
اما کسی با دل عاشق اون
عهد و قرار عاشقی نبسته


دل شکسته

نویسنده:الهام
شاید به من ربطی ندارد شعر و احساسات
 
اصلا به من چه گفتن این درد ِ بی آزار
 
بیخود گذشتند لحظه های بیخود ِ درگیر
 
با سبقت از من ، سبقت از ثانیه ها انگار
 
پای پیاده،بی رمق،تنهاتر از تنها
 
دنبالشان من خودکشی کردم نمانم جا
 
لحظه هایم اول و ثانیه ها دنبالشان رفتند به نابودی
 
من نیمه های راه سرگردان ِ بازی های ِ این دنیا
 
باز هم بی کس در این چرخ و فلک هربار
 
می شوم در این ثانیه های ِ مسخره تکرار


جغرافیای ویرانی

نویسنده:الهام

دلم قلمرو جغرافیای ویرانی ست

هوای نا حیه ی ما همیشه بارانی ست

 

دلم میان دو در یای سرخ مانده سیاه

همیشه برزخ دل تنگه ی پریشانی ست

 

مهار عقده ی آتشفشان خاموشم

گدازه های دلم درد های پنهانی ست

 

صفات بغض را فرصت بروز دهید

درون سینه ی من انفجار زندانی ست

 

تو حضیض یک اقیانوس آب آرامی

سخاوتی که دلم خواهشی بیا بانی ست .



سه چار تا حرف قشنگ

نویسنده:الهام

وقتی همه اش دروغ می گی ! من چی رو باور بکنم؟

بذار برم به حال خود یه فکر بهتر بکنم

 

با دفتر خا طره هام میشه هزار تا قصه ساخت

اگه یه فکری واسه ی صفحه ی آخر بکنم

 

سه چار تا جمله ی قشنگ کاشکی منم بلد بودم

چیکار کنم نمی تونم دروغ و از بر بکنم

 

خستگیای جسممو یه حب خواب در می کنه

خستگیای روحم و با چه کسی در بکنم؟

 

گلیکه پس فرستادی داره تو دستم میمیره

حیف که نمی ذاره دلم ـ این گل و خنجر بکنم

 

من واسه ی دیدن تو این همه راه و اومدم

کاری نکن برم دیگه با همه چی قهر بکنم

 

اون روزا نوبت تو بود ٬ این روزا نوبت منه

که بی وفا بشم دیگه ـ این و به اون در بکنم

 

دلم هوای چیدن یه میوه ی نچیده داشت

حیف که لبای تو نذاشت مزه شو نو بر بکنم

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دل
[عناوین آرشیوشده]


[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

©template designed by: www.persianblog.com